جدول جو
جدول جو

معنی دوتیغه بازی - جستجوی لغت در جدول جو

دوتیغه بازی
(دُ غَ / غِ)
رسم است سپاهیان ولایت را (یعنی ایران را) که به هر دو دست تیغ را گرفته و بگردانند چنانکه سپه بازی که در دکن کنند. (آنندراج).
- دوتیغه بازی کردن، بازیی است سپاهیان را که در هر دو دست تیغ را گرفته می گردانند:
زآن تیغ زمین به سرفرازی
تا چرخ کند دوتیغه بازی.
تأثیر (از آنندراج).
، و به مجاز، دو کار کردن عموماً و شیدبازی و امردبازی خصوصاً و این از بعض ثقات به تحقیق پیوسته. (آنندراج) ، با طرفین سازش کردن. (آنندراج). دودوزه بازی کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سُ / سِ)
آنکه با دو تیغ بازی کند و این رسمی است سپاهیان هند را. (آنندراج) :
به سینۀ صف اعدا که خیل مورانند
دوتیغه باز چو نوک زبان مار افتاد.
طالب آملی (از آنندراج).
- دوتیغه باز بهادری، دو تیغه بازی. به دو دست تیغ زدن. (از آنندراج).
- زخم دوتیغه باز، نهایت تازه. (آنندراج) :
ای صبح آه سرد تو از انتظار کیست
زخم دوتیغه باز تو از ذوالفقار کیست.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا